معنی گیاه دارویى هندبا

لغت نامه دهخدا

هندبا

هندبا. [هَِ دَ / دِ] (ع اِ) هندب. کاسنی. هندباه. بَرّی بود و بستانی. و آن دو نوع بود:یکی ورق آن پهن بود نزدیک به کاهو و نوعی دیگر ورق آن باریک بود. طعم برّی آن تلخ و نوع نیکوی آن بستانی، تر شیرین بود. بهترین نوع آن شامی است که به یونانی انطوبیا خوانند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن):
تو یکی هندبا بِنَدْهی شان
چون دهدْشان خدای، حور و قصور؟
ناصرخسرو.
رجوع به کاسنی شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

هندبا

(اسم) کاسنی. یا اصل هندبا. بیخ کاسنی، تر خون. یا هند بابری. کاسنی بیابانی

فرهنگ عمید

هندبا

کاسنی

معادل ابجد

گیاه دارویى هندبا

319

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری